دلم بچه می خواهد
دختر سه ساله ناز بابا-عزیز دل بابا
شاید با در آغوش گرفتن بچه نداشته ام آرام بگیرم
عزیز تر از جانم
زندگی را از دیگران بیاموز اما به دیگران نیندیش چون به سن من نمی رسی
عزیز تر از جانم
گرمای دستانی را که حس می کنی به خاطر بسپار
شاید که فردا از شدت سرما آرزویت گرمی دستانم باشد
عزیز تر از جانم
آنچه خود می خواهی شو نه آنچه من می خواهم
اما در راستای یک هدف.
هیچگاه خودت را به دستان مدعیان همسایه مسپار که حماقت است
خودت را به یاد گرمی دستان من
بزرگی خدای مهربان من
سفتی وسخت پوشی خود بسپار
دخترم
با این که کودکی اما بدان
مرد و مرد تر از صد ها مرد نمای همسایه هستی
پس مرد کوچکم
دختر عسلم
تو را ستایش می کنم،با آن که زاییده خیالم بودی اما بدان که
از رقص قلمم بر خیال کاغذم آرام شدم
کاش به زمانی برگردم که تنها غم زندگی من شکستن نوک مدادم باشد....
قشنگ بود
گاهی عمر تلف میشود ؛
به پای یک احساس ….
گاهی احساس تلف میشود ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش ...
عالی بود...
ممنون
ای کـاش تـنـهــا یـکـنـفــر...
هــم در ایــن دنــیــا مـــرا یــاری کـنــد ..
ای کـــاش مـــی تـــوانــستـــم ...
بــا کـسـی درد دل کـنـــم تـــا بـگــویـــم کــه ...
مــن دیــگــر خـســتـــه تـــر از آنـــم کـــه زنـــدگــی کـنـــم
تـــا بـــدانـــد غــم شـبــهـــا یــــم را....
تــــا بــفــهــمـــد درد تــــن خــستـــه و بـیــمــــارم را .....
قــانـــون دنــیـــا تــنـــهــایـــی مـــن اســـت
و تـنــهــــایــی مـــن قـــانـــون عــشـــق اســـت....
و عــشـــق ارمــغـــان دلــدادگــیــســت......
و ایـــن ســـرنــــوشـــت من است ....
בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے
میـבونـــے اَوّلــــیـטּ عِشــق زنـבگیـتــ پـــِבرتـــﮧ
בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونـــے مُحکــَم تــَریـטּ پَنــآهگــاه בنیــآ
آغــوشِـ گــَرمـِ پـــِבرتـــﮧ
בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے مــَرבانـــﮧ تـَریـטּ בستـــــے
ڪـﮧ مـیتونے تـ ـو בستـِـت بگیـــریو
בیگـﮧ اَز هـــیچے نَتــَرسے
בســــتاے گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِבرتـــﮧ
בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے هـَـــمـﮧ ے בنیــا پـבرتــﮧ
בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے
هَر ڪُـجاے בنیـا هَمـ بـــآشے
چــﮧ بـاشـﮧ چـــﮧ نَبــاشـﮧ
قَویتــریـטּ فِرشتــــﮧ ے نِگهبـــاטּ پـــِבرتـــﮧ
کاش به زمانی برگردم که تنها غم زندگی ام شکستن نوک مدادم بود.........
زیبا و هم آواز با حقایق خفته ی درونش!
من هم گاهی از سره بی هم نفسی برای خود همراهی خیالی میسازم!
مدت هاست که به شوق همین آرام میشوم!
من
پری کوچک غمگینی را
می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
می نوازد آرام آرام
پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه می میرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
سلام نوشته ی فوق العاده ای بود دوسش داشتم
به خصوص این قسمت:عزیز تر از جانم
آنچه خود می خواهی شو نه آنچه من می خواهم
اما در راستای یک هدف.
چون شبیه زندگیمه تقریبا!
به هرحال یه جیز دیگه ای که میخواستم بگم اینه==»
گرمای دستانی را که حس می کنی به خا"ظ"ر بسپار
اینو اشتباه تایپ کردی خواستم بگم که درستش کنی!
ممنون از اینکه خبرم کردی!
جریان این رقص بر خیال چیه؟
چه سر به راه است …
دلتنگی را میگویم !
از گوشه ی دلم جُم نمیخورد …
بعضی وقتها...
از شدت دلتنگی...
گریه که هیچ
دلت میخواهد
های های بمیری.......
زیبا بود .:)
براے دل خـــودم مے نویسم ...
براے دلتنگــے هایــم
براے دغدغــہ هاے خـــودم
براے شانہ اے کہ تکیہ گاهــم نیستــــ !
برای دلے کہ دلتنگم نیست ...
براے دستے کہ نوازشگــ ـــر زخـم هایم نیست ...
براے خودم مے نویســـم !
بمیـ ــرم براے خـ ـودم کہ اینقـــدر تنهاستـــ !.!.!.
خیلی خیلی زیبا نوشتید.
دیروز قصد داشتم دست اتفاق را بگیرم تا نیافتد! اما امروز فهمیدم که اتفاق خواهد افتاد این ما هستیم که نباید با او بیافتیم!
عازم یک سفرم ، سفری دور به جایی نزدیک
سفری از خود من تا به خودم ، مدتی هست نگاهم
به تماشای خداست و امیدم به خداوندی اوست
فرا رسیدن ماه رمضان ، ماه بارش باران رحمت الهی برتمام دوستان مبارک
التماس دعا
اپم
✗בیــــگــر نِمیــخواهَــمــ تنهـــایـــے اَمـــ را پـُـر کُنَــمـــ✗
✗تَنهـــآچیـــزـے کِــﮧ میـــخواهَــمــ تَنـــهــآیــے اَستــــ✗
✗نِمیـــخواهَـــمـــ کَســی تَنهـــایـــے اَش را✗
✗בرون تَنهـــآیــــے مَـטּ بُگـــذارَב✗
✗وَ ایـــטּ نَهــــایـَـتــــ خوشحــــآلــــے مـَـטּ اَسـتـــ✗
✗ کـــﮧ دوسـتــــ בارَمـــ تَنهـــا زنــבگـــے کُنَــمــ ✗
[قلب]
رفیق ....... این همه حبس کشیدیم بپای لوتی های نظام آباد
شما که جای خود داری....علی، تمومش کن این اسارت رو .
بگذار تا شعله خاموش بشه و زندگی مجدد شروع بشه
جـَבیـבاً بـآ בیوآر פَـرف می زنمــ!!!
میـבونــے...
اَز شـَפֿـصیتـشـــ פֿـوشـَمــ اومـَבه،
یـــِﮧ جورآیـــے
///محڪَـمـــِﮧ... ثـآبتـــِﮧ... آرومــــِﮧ...///
مسافرپروازرمضان :پروازت بی خطر، امیدوارم توشه ات فراوان وسهم سوغات من، دعای شبهای قدرشماباشد؛؛؛؛سلام آریائی بسیارزیبابودنعمت بچه ازنعمتهای بسیارزیبای خداوندیست امیدوارم که صاحب اولادشایسته بشیددیرجواب سرزدنمو به بزرگواری خودببخشیددرپناه خداموفق وپیروزباشیدیاحق والتماس دعای فرج*
ڪـوבڪـــ ڪـﮧ بوבم
ڪـشتــے هآیم ڪ غرق مــے شد
سریع برگــے از בفتر مشقم مــے کـטּـدم
و בوبآرهــ یـڪے عــیـטּ آלּ رآ مــے سآختم
حالا ولــے روزهاست کـــﮧ کشتــے هایم غرق شـבه
و تنهآ בر حسرت آטּــم ڪــﮧ
چرآ בیگر בفتر مشقــے ندارم...
وای علیرضا این نوشته ات چقد با بقیه نوشته هات فرق داشت ... حس خوب و زیبایی داره .. الخصوص برا من که یه دخترم ...
عالی بود خیلی زیبا و کاملا قابل لمس
نام من برکف دستت بنویستابه هنگام قنوتت نبری از یادمترسم امشب که مقبول شودازتو دعاگویم افسوس که من از قلمت افتادم التماس دعا
کاربر گرامی، سلام
در تاریخ شنبه 5 مرداد 92 نوشته (رقص بر خیال) شما به فهرست نوشته های برگزیده در مجله پارسی نامه افزوده شده است. امیدواریم همیشه موفق باشید.
قطعا روزی صدایم را خواهی شنید!روزی که نه صدا اهمیت دارد وبه روز!
دست از پا خـــــــــطا کنی
تعویضــــــــــــ میشوی ...
همین حوالــــــــی کسی شبیـــــه توست (!)
این است پیــــــــام عشق های امـــــــــــروزی !
خیلی قشنگ بود ...
برای ساختن کشتی آرزوهایت
هر چقدر هم که سخت باشد
صبر کن .
چراکه قایق کاغذی رویاها
خیلی زود تر از آنچه فکر می کنی
زیـــر آب خواهد رفت !!!
سلام
عالی مثل همیشه
مثل همیشه