دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

داستان درد آلود

توجه توجه

(دوستان خوب و عزیز،با آغاز و فرا رسیدن سال نو،یک نفر ظاهرا قصد اذیت و آزار

 اینجانب رو داره،به طوریکه کامنت های زشت و نا مربوط با نام و آدرس من برای

 یک سری از دوستان گذاشته،اطلاع رسانی کردم یه موقع سوء تفاهم نشه.

 مرسی)


( به رسم هر سال، آپ آخر سالم را فقط برای دوستانی می نویسم که قلمشان ستودنی است و مهرشان افرزون، باعث افتخار و خوشحالی ست که دوستان پر مهر" همه لینکهای من" یک سال با علاقه دست نوشته های آریایی رو مطالعه کردند و نظرات مختلف دادند. به رسم دیرینه وبلاگم آپ آخر سال رو تقدیم به دوستان پر مهر و خوش قلم می کنم...)


داستان درد آلود


انگار همین دیروز بود که قلمم نوید طلوعی متفاوت


را ارزانی داشت و اما امروز


 می نویسم که قلمم از توهم متفاوت نوید می داد.


بسی دشوار است که فقط یک داستان به روایت های مختلف سال به سال


 تکرار می شود 


بنوس در دیوان روزگار ای جیر جیر که:


 مترسک سرگردان ما هنوز حیران می گریزد


و هم درد با توکای عزیز با تلخی


 احساسی همچون حس عسل خاتون لحظات کلیشه ای را می گذرانند،تا


شاید گلبرگی خوش بو کمی هوا را برایشان شیرین کند


این نیز بگذرد اما گاهی به آسمان نگاه کن


و باز جای اندکی امید


 است که خزان برگ های مریم پاییزی رو به اتمام است.


عزیزانم 


چه دشوار است این درد مشترک ما


درد تکرار یک داستان درد آلود کلیشه ای به روایت های متفاوت


اما حضور ما در کنار هم شاید این درد را اندکی التیام بخشد


باشد که امید داشته باشیم 


روزی آغاز می شود که پایان یابد زمستان قلممان


سال نو بر شما مبارک...