دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

خیلی وقته که....

خیلی وقته که حسی ندارم


مدت هاست که نگاهی هم به آینه ننداختم


فکر کنم همین دیروز بود ،نه دو روز پیش،نمیدونم شایدم،ماه پیش،داشتم تو سرما با نگاه خیره به دور


 دست قدم می زدم،غرق


در رویاها و آرزو های تو خالیم بودیم که با سر افتادم تو چاله آب،این بار کسی هلم نداده بود


 حواس پرتی خودم بود،از جام که بلند شدم نگاهم افتاد به چاله آب،خودم رو در آب دیدم،


بعد از مدت ها احساس بهم دست داد،احساس غم و گریه، احساس دلتنگی


" من چه قدر عوض شدم،چه پیر شدم،موهام سفید شده و قلبم لبریز از آه"


با نگاه به دو دست و غرق در افکار تو خالی،ادامه دادم به قدم زدنم...