دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

برف یخ زده

 

 

صدای راه رفتن بر روی برف یخ زده

 

من را یاد دل های یخ زده ای می اندازد که احساس دیگران را

 

روی زمین یخ زده لگد مال کرده اند

 

چه سخت است برای یک انسان  لگد مال شدن احساسش روی برف یخ زده لذت بخش باشد

 

و چه سخت تر که بدانی آنچه لگد مال می کنی احساس خودت است 

 

و چه سخت تر و سخت تر است که بدانی تمام برف های یخ زده ناشی از یک تنهایی صورتی رنگ است  

کبوتران عشق باز

دیگه پیر شدم عمری نمونده


یه پیر مرد رنجور شدم


عصای دستم گم شده و 


اشک چشمم خشک شده


مدتی ست


 حسم نیست شده و  کمرم خم


نگاهم تار شده و گوش هام کر


قلمم تیز شده و خودمم هیچ شدم


می خندم و می شورم آرزوهای رنگی دوران جونی را 


می میرم و  می کشم یک انتظار خنده دار را...


بار ها و بارها دیدم از نو تر شدن هر روزه دو لب را


 لمیسده شدن دو تن را


 عاشق شدن هر روزه کبوتران عشق باز را ....  

 

و متعجب ابر آبی آسمان بی رنگ می گوید :   

 باشد که شاید عاشق باشند... شاید... 


پشت بام خانه ما

یاد ایام باران های بنفش خوش


که نگاه دو کبوتر مرا یاد عشق جاودانه می انداخت


و اما اکنون  پی برده ام


  که نگاه دو کبوتر


به پرهای صورتی کبوتر های پشت بام خانه ما بوده ...