دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

نفس نفس

نفس نفس 

رو به انتها 

نفس نفس

نزدیک نقطه پایان 

نفر آخر نقطه پایانم 

نفس نفس 

در انتهای نفسم 

خاک انتظار مرا می کشد 

نفس نفس 

به خاک سلام می کنم و مژده آمدنم را می دهم

نفس نفس بوسه می زنم بر  مرگ آرزوهایم ...

گاهی

گاهی باید کر بود 

گاهی بود کور بود 

گاهی نباید فهمید 

گاهی نباید بیدار شد 

گاهی  باید رید 

تا سر حد تاریکی 

بی هوایی 

بی آبی 

بی عشق 


خسته

خسته از نامردمم 

خسته از این شهر کثیف 

خسته از  حال خودم 

خسته از روح خودم 

خسته از نا مردمم 

خسته از تنهایی ام 

خسته از موی سفیدم

قب زخمی 

دل زارم 

خسته از نا مردمم 

خسته از  یک آریایی

سلام پسر 15 ساله ...

سلام دیروز 

امروز دیروز است 

و فردا پارسال است 

پس فردا پانزده سالگی من است 

سلام پسر 15 ساله 

سلام ای شور به پوچ رسیده 

سلام ای اشتیاق له شده 

سلام ای تنهایی همیشگی 

شور و شوق و اشتیاق همه با هم مثل همیشه تنها هستند 

قلم و  کاغذم مثل همیشه خسته از آریایی هوار می زنند

دیگر  حتی نای آروزی  بوسه  بر خاک را ندارم  

سلام پسر 15 ساله ... 

 


مرده متحرک

الان هست که میفهمم مرده متحرک رو 

الان هست که عمق پوچی رو در آغوشم گرفتم 

لب در لب 

بوسه عاشقانه می زنم بر آن