دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

دست نوشته های آریایی

وبلاگی برای دست نوشته های آریایی(بیوگرافی مدیریت وبلاگ در قسمت لینک های وبلاگ)

ویران...


شده ام ویران 
لبالب پوچی و پوچی 
شده ام ویران 
قلمم می گرید 
می گرید و می نالد و می تازد می دادد 
از این همه پوچی 
از این همه داغی
از این همه تاریکی 
می پرسم از خود 
که چرا هستم من
که چه هستم من 
که چرا من هستم 
که چرا می زند این قلب 
می تپد این اشفته
من اشفته و خسته و حیران 
سرگشتم از این همه پوچی 
از این همه خالی 
خالی از حس 
فقط می زند
تاپ تاپ ت ا ......پ 

سرگیجه...

سال نو شد و آریایی ما کهنه 
کجاست او روز ها 
کجاست اون ایام 
کجاست اون آرزو های رنگ رنگی 
صورتی و سبز و بنفش... 
کجاست اون قلم با احساس ...
منم و مترسک سرگردان و روز های رفته
من ماندم و کوله باری از حسرت های فسیل شده .
این از آپ سال جدید من :
حسرتم نسیت شده و هست و نیستم شده خالی
خالی از هر رنگ
خالی از هر حس
خالی از هر عشق
حس و عشق رنگ رنگی، شده افسانه آریایی
آریایی تو بمانی که نمانی 
که نمانی که بمانی 
حس و عشق رنگ رنگی ،شده افسانه آریایی
افسانه نیستی، پوچی و بی آری
بی حسی و بی عشقی و  بی شعوری و  ویرانی 
شده روزی آریایی
روزی با نان و کاسه ای از آه
نان و آه هایی در سر آغاز بودن...