برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند که من بی او هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید و دعا هایم را نشنید و مورد اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتنی که هیچ امیدی به بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام نه می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم او رفت گر چه برایم همیشه ماندگار است
وشب تنها وامدار خستگیهای روح است در سرسرای سیه فام سکوتش! شاید دیشب! شاید امشب ! وشاید هرشب مارا به میهمانیه خلوت انسش دعوت کند این تنها مامن دلتنگیها!
گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
کـ ـوله بارم ُ دارم می بندم برم
" ی " جـ ـای دووورـــــ
کــــه هیچ خاطره ای نداشته باشـ ـم
خیلی جای کار داشت ولی خوب بودو
من از تبار تیشهام، با من غمی هست
در ریشهام احساس درد مبهمی هست
جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین
آیا در آن دنیا امید مرهمی هست؟
====================================================
سلام گلم چطوری
آپ زیبایی بود عزیزم فعلا بابای
سلام ببخشید که دیر کردم یه مدت نبودم
مثل همیشه عالی بود!!
بدرود
ای دوست من...............بیادم باش، چراکه لحظه لحظه زندگی بیادت هستم......
سلام.آپم متاستفانه........... بیا[گل]
سلام وب قشنگی داری تازه وبتو دیدم
سلام.همیشه یک بهانه برای درد دل هست
من به دلتنگی شبهای ملول
و تهی مانده خود از شادی
ذهنم از خاطرها سرشار
من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ…
و به یک معجزه می اندیشم…
سلام دوست عزیز ممنون می شم به وبلاگ ما سری بزنید[گل]
برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند که من بی او هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید و دعا هایم را نشنید و مورد اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتنی که هیچ امیدی به بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام نه می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم او رفت گر چه برایم همیشه ماندگار است
دیشبت با دیشبم شبیه می زند
وشب تنها وامدار خستگیهای روح است در سرسرای
سیه فام سکوتش!
شاید دیشب!
شاید امشب !
وشاید هرشب مارا به میهمانیه خلوت انسش دعوت
کند این تنها مامن دلتنگیها!
به خانه ام بیا و چندی میهمان احساسم باش.
سلام ممنون سر زدی و ببخش دیر اومدم خیلی خیلی گرفتارم برام دعا کن دارم زیر بار مشکلات خواهرم و زنم شهید میشم نمودن این دوتا مارو
سلام دوست من
ببخشید که دیر سر زدم کامپیوتر در دسترسم نبود
مطلبت مثل همیشه عالی بود
موفق باشی
marg che rangist adamak!!?
دیشب....
چها که دیشب رخ داد!!!
سلام.خیلی زیبا بود.
سلام
زیبا بود و با احساس...
____________________$$$
___________________$$$$
_________________$$$$$$ ________________$$$$$$$
_______________$$$$$$$$
______________$$$$$$$$
_____________$$$$$$$$
____________$$$$$$$
___________$$$$$$$
___________$$$$$$
__________$$$$$$
__________$$$$$ _________$$$$$
_________$$$$
________$$$$
________$$$$
________$$$ ________$$$
_________$$
___$$$$$$$$$$$$$$$
_____$$$$$$$$$$$$
______$$$$$$$$$
_____$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$
_________$$$$
__________$$$
___________ $
گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم...