صدای راه رفتن بر روی برف یخ زده
من را یاد دل های یخ زده ای می اندازد که احساس دیگران را
روی زمین یخ زده لگد مال کرده اند
چه سخت است برای یک انسان لگد مال شدن احساسش روی برف یخ زده لذت بخش باشد
و چه سخت تر که بدانی آنچه لگد مال می کنی احساس خودت است
و چه سخت تر و سخت تر است که بدانی تمام برف های یخ زده ناشی از یک تنهایی صورتی رنگ است
هوا بس ناجوانمردانه سرد است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
زمستان است
نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم
الا ای برف!
چه می باری بر این دنیای ناپاکی؟
بر این دنیا که هر جایش
رد پا از خبیثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پیوندی میان عشق و پروازی
تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهیها
تو که فصل سپیدی را سرآغازی
مبار ای برف!
شایدم ناشی از حماقت خودمان باشد
salam dooste man...
Khubi?
Mamnun ke behem sar mizani....
Barat arezouye behtarin ha ro daram...
Movafagh bashi..
سلام.خیلی قشنگه نوشتهات
سلام مثله همیشه عالی بود. مرسی
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
عید ولایت مبارک[گل]
سلام آریایی عزیز حتمآ رنگها بخصوص رنگ صورتی برای تو معنی خاصی دارند وب خوب داری خوشحال میشم بهم سر بزنی و نظر بدی !
salam oumadam begam ke ta ounjai ke postato nakhoonde boodam hama ro khoondam.
mesle hamishe ali boodan
سلام علیرضا ذوق خوبی داری چرا وبتو به روز نمی کنی؟
ای برگ!
ای حاصلِِ افتادنت بر باد..
ای سبزی ات دیگر نیاید یاد..
روزی دلی شیدا نبودی؟
روزی درون سینه ای غرق مُحبت!
همچون گُلی در باغِ رویا ها نبودی؟
روزی میان روزگارانِ جوانی
در یاد ِمعشوقی...تک و تنها نبودی؟
اول زِ شهدِ بودنش لبریز احساس!
وآنگه زِ زهرِ دوری اش
در فصل پاییز
زرّین زِ سوزِ آتش ِغمها نبودی؟
اینگونه در نقشِ هزاران رنگ بر خاک
گم کرده ای خود را..
لگد مال از چه رویی؟؟
قلبم
گواهی می دهد
روزی دلی سرخ
در بستر ِ اندامی عاشق پیشه بودی!
افسوس!
از سنگینیِِ هجران معشوق
گشتی زمین گیروُ
شکستن را سرودی!!
واقعا زیبا بود
چقدرسخته"یه عمرتلاش کنی شاه بشی اونوقت بفهمی بی بی دلت"دلداده سرباز....
سلام.
زیبا نوشتی آریاییه عزیز.