دیدی چه زود گذشت ...
دی دی حسرت ها گذشت ...
دی دی آرزو ها گذشت ...
دی دی حرف های عاشقانه گذشت ...
دی دی همه توهم ها گذشت ...
دی دی نشدنی ها شدنی شد ...
دی دی همه عاقلی ها گذشت ...
دی دی جوونی ام گذشت ...
دی دی چیزی که خواستم رو با لبخند بهم ندادی ؟
دی دی زار زدم و خواستم رو باز بهم لبخند زدی و بهم ندادی ؟
دی دی چنگ زدم در و دیوار رو و تو عاشفانه نگاهم کردی و باز چیزی که خواستم رو بهم ندادی ؟
دی دی دیوار خونه رو بغل کرده بودم و فریاد می زدم تو برام از عشق خوندی و باز چیزی رو خواستم رو بهم ندادی ؟
دی دی خودمو می زدم و بهت التماس می کردم اما تو نوازشم کردی و بازم چیزی رو که خواستم بهم ندادی ؟
شاید به قول شاعر من همه دارد و ندار توام خدااااااااا شاید .....
من که نمی فهمم چی برام می خوای اما آعَوش گرم ات رو همیشه حس می کنم ...
من برای حسین همیشه می خونم یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ....
تو کنار گوشم با صدای زیبا ات زمزمه کن
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه
می می خوام بشنوم و بیام ... زود زود زود ...
اینجا باشه واسه اونایی که هی دارن دست و پا می زنن
دست و پا زدن های من دیگه تموم شد ...
یا ارحم الراحمین
یا غیاث المستغیثین