-
ای کاش ....
دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1398 12:42
ای کاش زندگی همانطور که من می دیدم بود یک فیلم کارتنی زیبا ای کاش حقیقت تلخ نبود ای کاش خواسته ما با حقیقت محض یکسان بود ای کاش ای کاشی نبود ای کاش ....
-
سفری در پیش دارم
پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1398 18:27
سفری دارم در پیش سفری با عشق سفری با جان می روم‌با عشق از نو می شوم زنده می کنم بر لب زمزمه تو از ما دل مکن ای سالار مظلوم ....
-
رویاهایم ...
سه‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1397 22:44
باختم رویاهایم را... عمرم را سیاهی موهایم را ... راهم را رویا هایم را عشق هایم را افسوس که من دادم تن با وجودم رحم کردم به رویای داغان دیگران ... باختم رویاهایم را... عمرم را سیاهی موهایم را ...
-
تسلیم
دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1397 14:38
راهی جز این ندارم پس تسلیمم در مقابل تو ....
-
ما متهمیم به حکم لایموت
یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1397 11:50
برگه های از خاطرات زندگی را که ورق می زنیم برگره هایی از تاریخ زندگی را که ورق می زنیم بارها و بارها این اثبات می شود که 2+2 برابر با چهار نیست . از همان ابتدای ورود در این ورطه ناعادل سر شار از بی عدالتی ها و تفاوت ها هستیم تفاوت هایی که با هیچ منطقی توجیه نمی شود، همین بوده هست که بوده نه آن آفریقایی می تواند کاری...
-
زمان
سه‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1397 14:52
ای کاش من در زمان محو شوم و زمان هم در من ....
-
انتهای سیاهی
سه‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1397 17:25
تا اننتهای سیاهی راهی نیست تا انتهای پایان راهی نیست تا انتهای عشق راهی نیست راهم در انتهاست و من با سیاهی عشق بازی می کنم من در اننتها برای تو بازمانده نوری از امید راهی از سفیدی عشقی از خورشید می طلبم .
-
موی سفیدم ....
دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1397 00:59
من خجلم از موی سفیدم از این همه جنگال جای چنگ و خود زنی ها از این قلب مهربان و دلم تنهایم از رخت تا بختم از ثانیه های عمرم از خدای مهربانم با این روزگار نالانم از حس ام ، فکرم ام توی تا ناکجاها از این همه ۳۰ سال ۳۰ روز ، ۳۰ بار می زنم بر خود چنگال من خجلم از موی سفیدم از این همه جنگال جای چنگ و خود زنی ها ....
-
خدایا (۲)
یکشنبه 13 آبان‌ماه سال 1397 23:30
تو مرا می فهمی تو مرا آگاهی تو چه صبری داری تو چه عشقی داری تو چه مهربانی تو چه شیدایی من...
-
خدایا
شنبه 12 آبان‌ماه سال 1397 22:11
من تو رو اصلا نمی فهمم تو منو می فهمی ؟
-
آرزوست ...
دوشنبه 30 مهر‌ماه سال 1397 00:34
آرزوست ... جرعه ای از عشق آرزوست ... جرعه ای از لب آرزوست... جرعه ای از تو آرزوست ... جرعه ای از قلبت آرزوست ... جرعه ای از لمس ات آرزوست ... روی لب، لمس ات آرزوست ... عشق ات لمس ات قلب ات در زمان آرزوست ... در لب ، مرگم آرزوست ... ایست قلبم در لب آرزوست ... آرزویم مرگم آرزوست ...
-
۰ و ۱
پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1397 01:05
چه سخت است صفر و یک بودن . چه اختلاف شگفت اوری ست بین این دو. ای کاش نیم وجود داشت . ای کاش می شد نیم بود . ای کاش می شد با نیم عاشقی کرد. خدای من چرا صفر و یک؛ تو که آگاهی. چرا نیم برای من نگزاشتی ای خدا؟ حسرتم نیم است و نیم . تو چرا این گونه افریدی مرا ؟ تو که می دانی حال مرا. تو که می دانی صفر و یک بودن چه...
-
تو از ما دل مکن
شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1397 01:28
تو از ما دل مکن ای شاه خوبان ای شاه تشنه ای پا برهنه ای دل شکسته تو از ما دل مکن ای سالار مظلوم ای اقای بی سر ای آقای بی پا ای شرمنده عشق تو مکن بی امید ما را ای نا امید عالم تو بگیر دست ما را ای اقای بی دست ای دریای با عشق ای اقای مظلوووووم ......
-
بعضی نوقع ها
یکشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1397 19:56
بعضی موقع ها نباید دید بعضی موقع ها نباید شنید بعضی موقع ها نباید فکر کرد بعضی موقع ها نباید زنگی کرد بعضی موقع ها نباید عاشق شد بعضی موقع ها باید کور و کر بود بعضی موقع ها ؛ بغضی موقع ها می شه همه موقع ها...
-
خدا
سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1397 01:31
خدایا نمی دونم چی درسته چی غلطه گیج گیجم . تو کمک کن . تو خدای منی . خدای من کمک کن . کمک ...
-
پانزده سالگی در سی سالگی
پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1397 02:05
چه حس کودکانه ای است برای من برگشتن به ۱۵ سالگی در ۳۰ سالگی . حس جالبی ست که دق دقه های ۱۵ سالگی ات را در ۳۰ سالگی تجربه کنی . همواره و همواره تجربه کنی پانزده سالگی را . یک آریایی پانزده ساله در سی سالگی . چه حس غریبی دارد این ای کاش ها ؛و این شرمندگی را هم قلمم حس می کند از ثبت کلمه "ای کاش ". ای کاش آن...
-
مهم نیست
دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1397 13:37
خسته از سرکار اومدن به خونه مهم نیست این که هیچ کس و هیچ چیزی منتظرم نیست مهم نیست رسیدن به درب منزل و اینکه ساعت ها جلوی منزل وایسم مهم نیست این که حال و نایی برای بالا رفتن ندارم مهم نیست اما این که شرمنده ام مهمه من شر منده آریایی هستم اما دیگه دیر شده دیگه دیر شده و مهم بودن و مهم نبودن مهم‌نیست اون چیزایی که می...
-
معجزه تنهایی
سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1397 00:43
تنهایی خانه دست نوشته های آریایی تنهایی اشک های آریایی تنهایی توهمات آریایی تنهایی باوفای آریایی تنهایی روز های آریایی تنهایی شب های آریایی تنهایی ثانیه های آریایی تنهایی خدای آریایی تنهایی و تنهایی و تنهایی با وفای من چه قصه ای دارد امشب و شب و لب می کند زمزمه و زمزمه زمزمه ای معجزه ای از لایموتم مبحوتم و تنهایم و...
-
هم همه
پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1397 01:38
من در روشنایی، نوری نمی یینم من در این همه زیبایی، زیبا نمی یینم من در این همه گریه؛ خیسی نمی بینم من در این همه لبخند، خنده نمی بینم من در این همه آدم، انسان نمی یینم من در این همه عاشق، عشق نمی بینم من در همه صافی، صوفی نمی بینم من در این همه پاکی، پاک نمی بینم من در این همه آریایی، آریا نمی بینم خدایا تو در این همه...
-
تو عاشقم باش...
شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1397 02:09
کس ندارم بزنم حرفم را کس ندارم بزنم نالم را حرفم را ؛نالم را می ساپرم در تو کس ندارم بزند لبخندی ؛با عشق ؛بنماید بر من بنماید با عشق،برهاند برمن کس ندارم ببیند اه ام را کس ندارم بخواند متنم را اه ام را ؛ متن ام را می سپارم در تو تو عاشق ام باش ای تنهای زیبای من؛ خدای مهربان من
-
خاطره ها
شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1397 01:28
دلم تنگ خیابان هاست کوچه های باریک ماشین مشکی رنگ نجواهای شبانه دلم تنگ خاطره هاست حدیث عاشقانه گرمی با احساس دل تنگم مرگ برتو دل زارم نفرین ذهن پاکم مرگ بر تو تف بر تو روزگار نالان نالان نالان چه کنم با ای همه احساس نالان نالان چه کنم با این همه خاطره خاطره خاطره خاطرم نابود شده و ذهنم در توست تف بر تو روزگار نالان
-
...
یکشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1397 00:54
غربت مثل حس غرب بالشتم مثل یک شوک توی قلبم مثل حس شرمساری از تخت خوابم تخت خواب زبان بسته مست و حیران گشته از این حس حس پوچی آریایی دلتنگی حدیث عاشقانه... عاشقانه ی بازی بازی پوچ و بازی خوردن ی آریایی...
-
ویران...
جمعه 17 فروردین‌ماه سال 1397 19:02
شده ام ویران لبالب پوچی و پوچی شده ام ویران قلمم می گرید می گرید و می نالد و می تازد می دادد از این همه پوچی از این همه داغی از این همه تاریکی می پرسم از خود که چرا هستم من که چه هستم من که چرا من هستم که چرا می زند این قلب می تپد این اشفته من اشفته و خسته و حیران سرگشتم از این همه پوچی از این همه خالی خالی از حس فقط...
-
سرگیجه...
یکشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1397 21:23
سال نو شد و آریایی ما کهنه کجاست او روز ها کجاست اون ایام کجاست اون آرزو های رنگ رنگی صورتی و سبز و بنفش... کجاست اون قلم با احساس ... منم و مترسک سرگردان و روز های رفته من ماندم و کوله باری از حسرت های فسیل شده . این از آپ سال جدید من : حسرتم نسیت شده و هست و نیستم شده خالی خالی از هر رنگ خالی از هر حس خالی از هر عشق...
-
سخت
یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1396 23:10
در جمع آشنایان حس غربت سخت است در میان این همه مهربانی،بی مهری سخت است در این همه زیبایی، زشتی سخت است در میان این همه صافی،سفتی سخت است در میان این همه گرما،سردی سخت است در جمع عاشقان تنهایی چه سخت تر ... و در میان این همه آشنایایان مهربان و زیبای صاف و گرم و عاشق سخت بودن ، سخت تر است و این همه سختی را سخت تحمل می...
-
من بزرگ شدم
جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1396 01:02
من بزرگ شدم ؛ می ترسم از بزرگ شدن؛ بزرگ شوم و از بزرگی کوچک شوم و کوچک ، ریز و ریز و محو در مسیر ؛ خواهم رفت، می ترسم از رفتن چون جایی نیست برای رفتن . باید بود و بزرگ شد. من بزرگ شدم، می ترسم از بزرگ شدن .... ....
-
دست
پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1396 13:07
دستانی که کمک می کنند پاک تر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند ...
-
نو در دل کهنگی
پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1396 17:56
"عید بر کسایی که تونستن به چیزایی که می خوان برسن مبارک،عید برای کسایی باید معنی و مفهوم داشته باشه که به خواسته هاشون رسیده باشن،البته این نظر منه" به دور از هر داستانی تنها دلیل آپ من این بوده که من هستم و همواره و همواره سعی در تغییر دارم. دوستان عزیزم سعی کنید هیچ وقت راکد نباشید. ...
-
روزگار
یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1395 23:26
" خوشحالم که می نویسم این پست رو و خوشحال ترم که عزیزانم با من همراه هستند تو از رو بردن روزگار...." می برم از رو ... می کشم بر دوشم راهم را می گذارم جا سنگ ها را تپه ها و کوه ها را می کشم بر دوشم راهم را فکرم ذهنم روحم جانم عشقم می برم از رو روزگارم را.
-
...
پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1395 23:44
زندگی می کنم حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایم میسازد بگذار هرچه از دست میرود برود من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد حتی زندگی را